سیستم قانونی حسابداری مالی
گروهی دنیای حسابداری را به دو طبقه تقسیم بندی میکنند: کشورهایی با جهتگیری قانونی به حسابداری، و کشورهایی با قانون زدایی از حسابداری. رویکرد قانونی به حسابداری معمولاً در کشورهایی مثل ایران و فرانسه مصداق دارد که دارای مجمع القوانین مدونی هستند، و رویکرد قانونزدایی از حسابداری درکشورهایی مثل آمریکا و انگلیس مصداق پیدا میکند که در آنها قانون عرف حاکمیت دارد. قوانین در کشورهای دارای مجمع القوانین، حاوی یک سری بایدها و نبایدهایی است که بر حداقل استانداردی از رفتار منتظره تأکید میورزند و شهروندان ملزم به رعایت این قوانین هستند.
در اغلب کشورهای دارای مجمع القوانین، حسابداری تحت نفوذ قوانین تجاری و مالیاتی ایران بر نحوه عمل حسابداری در مواردی نظیر محاسبه و تقسیم سود و نیز محاسبه استهلاک و تنظیم دفاتر نظارت دارند. این نحوه عمل و قواعد حسابداری گرایش زیادی به تجویزی، تفصیلی و رویهای بودن دارند. همچنین، نقش اصلی حسابداری مالی در این کشورها تعیین میزان فعالیت بر درآمدی است که یک شرکت باید به دولت بپردازد. ایران، آرژانتین، فرانسه و آلمان رویکردهای قانونی به حسابداری دارند.
رویکرد قانون زدایی از حسابداری معمولاً در کشورهای دارای قانون عرف به چشم می خورد. قوانین یک سری محدودههایی را ایجاد میکنند که فراتر از آن هرگونه اقدامی غیرقانونی است.درون این محدودهها، آزادی عمل و قضاوت مجاز بوده و ترغیب میشود. نحوه عمل حسابداری در کشورهای دارای قانون عرف عمدتاً توسط خود حسابداران در انجمنهای حرفهای غیردولتی تعیین میگردد (نه توسط قانونگذاران و نهادهای دولتی) و بدین ترتیب به نوآوری و پذیرش فراگیر گرایش دارد. انگلیس و آمریکا در شمار کشورهای دارای قانون عرف هستند.
سطوح تورم
حسابداری در بسیاری از کشورها مبتنی بر اصل بهای تمام شده تاریخی میباشد. این اصل خود مبتنی بر فرضی است که در آن واحد پولی مورد استفاده برای گزارشگری نتایج مالی به طور متعارف ثابت فرض گردیده است. به عبارت دیگر، اصل بهای تمام شده تاریخی مبتنی بر این فرض است که ارزش واحد پولی تغییر نمیکند و تورم محسوس وجود ندارد.
به طور خلاصه، اصل بهای تمام شده تاریخی به این معناست که شرکتها، فروش، خرید و سایر مبادلات تجاری را به قیمتهای مبادلاتی اولیه ثبت و متعاقباً تعدیلاتی در این قیمتها انجام نمیدهند. اصل بهای تمام شده تاریخی بیشتر بر ارزش داراییهایی نظیر زمین و ساختمان که شرکت برای مدت طولانی نگهداری میکند تأثیر میگذارد.
ظاهراً، منصفانه بودن اصل بهای تمام شده تاریخی رابطه معکوسی با تورم دارد. آلمان و ژاپن، دو کشوری که سرسختانه به اصل بهای تمام شده تاریخی گرویدهاند، تورم بسیار کمی را در سالهای اخیر تجربه کردهاند. کشورهای آمریکای جنوبی که در سالیان گذشته مورد تهاجم تورم قرار گرفتهاند، سالهاست که بـهـای تـمام شـده تاریـخـی را رها ساختهاند. شرکتهـا در بسیاری از کشورهـا مستمراً ارزش داراییهای خـود را درصـورتـهای مـالی بر اساس تغییرات سطوح قیمت افزایش میدهند.
اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری در ایران اجازه میدهند قیمتهای در حال تغییر به جای تعدیل در صورتهای مالی با استفاده از تجدید ارزیابی داراییها مستقیماً در حسابها و سوابق حسابداری ادغام گردد. اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری برخی کشورها به شرکتها اجاره میدهند اثرات قیمتهای در حال تغییر را در صورت تمایل افشا کنند.
اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری در برخی دیگر از کشورها توصیه میکند تأثیر نوسانات قیمتها به طور ضمیمه و جدا از صورتهای مالی اصلی افشا گردد. نادیده گرفتن این متغییر محیطی در حسابداری، موجب میگردد اطلاعاتی نامربوط و غیرقابل اتکا در اختیار استفادهکنندگان اطلاعات مالی قرار گیرد. آرژانتین، بولیوی، برزیل، شیلی و مکزیک ارائه صورتهای مالی تعدیل شده را به طور جامع و بر اساس تغییرات در سطوح عمومی قیمت توسط شرکتها الزامی نموندهاند.
اندازه و پیچیدگی مؤسسات تجاری، مهارت مدیریت و جامعه مالی و سطوح عمومی آموزش
این عوامل محدوده پیچیدگی حسابداری یک کشور را بیان میدارند. مؤسسات تجاری بزرگتر و پیچیده تر دارای مشکلات حسابداری دشوارتری هستند و برای مقابله با این مشکلات، حسابدارانی با آموزش حسابداری در سطوح بالا مورد نیازند.حسابداری نمی تواند در کشوری که آموزش عمومی در سطوح پایینی قرار دارد، کاملاً توسعه یابد مگر اینکه آن کشور استعدادهای حسابداری مورد نیاز را وارد کرده یا استعدادهای درخشان خود را به ممالک دیگر برای کسب آموزشهای مورد نیاز اعزام کند. در عین حال، استفاده کنندگان گزارشهای مالی یک شرکت خود باید از مهارت و دانش لازم برخوردار باشند، در غیر این صورت تقاضایی برای گزارشهای حسابداری ماهرانه تهیه شده، وجود نخواهد داشت.
پایگاه و دفتر مرکزی اغلب شرکتهای بین المللی و چند ملیتی در کشورهای صنعتی ثروتمند (مثل ژاپن، آلمان، انگلیس و آمریکا) استقرار یافته است. این کشورها دارای سیستمهای حسابداری جامع الشرایط و حسابداران حرفهای کاملاً واجد الشرایط هستنند. در مقابل، آموزش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در سطحی پایین قرار دارد و واحدهای تجاری دارای مالکیت و مدیریت غیردولتی، کوچک هستند. در نتیجه فقدان تقاضا برای اطلاعات مالی، حسابداری در سطحی ابتدایی قرار گرفته است. توسعه حسابداری و توسعه اقتصادی ارتباط تنگاتنگی داشته و دست به دست هم به پیش میروند. به نظر میرسد کشورهای جدیداً توسعه یافته (مثل تایوان و کره جنوبی) قادر بودهاند بر حسابداری بدوی خود فایق آیند.
فرهنگ حسابداری مالی
متغیرهای پیشگفته با درجاتی مختلف بخشی از فرهنگ، نژاد، مذهب، منطقه جغرافیایی و سایر ویژگیهای قابل ترسیم یک کشور هستند. گاهی اوقات، فرهنگ به عنوان طرحریزی اندیشه بشری تعریف می شود. بنابراین همه چیزهایی که یاد میگیریم، مشاهده میکنیم، احساس میکنیم، باور میکنیم یا اولویت میدهیم، دارای ابعاد فرهنگی هستند. گرچه فرهنگ به گونه های متفاوتی تعریف میشود و تحقیق پیرامون رابطه آن با حسابداری پراکنده و بینتیجه مانده است، اما توجه فزایندهای در ادبیات حسابداری برای حلقههای فرهنگی به عنوان عناصری از مفاهیم حسابداری، استانداردها، و رویه عمل وجود دارد. برای مثال، به نظر میرسد فرهنگهای فردگرا نسبت به فرهنگهای گروهگرا به سطوح بالاتری از افشای حسابداری گرایش دارند. فرهنگهای گروهگرا گرایش به این دارند که نیاز برای دریافت اطلاعات را به خودیهای داخل گروه محدود کرده و افشای کامل و شفافیت اطلاعات برای غیر خودیها بکاهند.