گروه بندی حسابداری
متغیرهایی که توسعه حسابداری را شکل میدهند تا حدودی به هم ارتباط دارند. اگر این اندیشه که حسابداری توسط محیط خود تحت تأثیر قرار میگیرد را بپذیریم، منطقی است انتظار داشته باشیم تشابهاتی در حسابداری کشورهایی که دارای محیطهای تجاری مشابه هستند، وجود داشته باشد.
در حقیقت، ملل مختلف میتوانند بر اساس تشابهات حسابداری گروهبندی شوند. قبل از بحث در مورد این گروهبندی لازم است بر کلمه تشابهات تأکید گردد. هیچ دو کشوری دارای یک رویه عمل حسابداری مالی یکسان نیستند. هر کشور دارای ترکیب منحصر بفردی از متغیرهای محیطی خود میباشد که تواماً بر الگوی توسعه و تکامل حسابداری در آن کشور تأثیر گذاشته است.
بنابراین به جای تشابهات، در گروهبندی کشورها تفاوتها را باید بر اساس کار قرار داد. به هر حال، به منظور دسته بندی در سطحی گسترده تر، تنها پنج مدل حسابداری عمده به شرح زیر شناسایی گردیده که اختصاراً معرفی میگردند:
در ادامه این مقاله با شرکت حسابداری و حسابرسی اقتصاد قرن همراه باشید.
مدل انگلیسی- آمریکایی یا مدل آنگلوساکسون
بریتانیا، آمریکا و هلند کشورهای پیش آهنگ این گروه میباشند. حسابداری آنها در راستای نیازهای تصمیمگیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان جهتگیری شده و تأکید صورتهای مالی حسابرسی شده بر قضاوت حسابرس و اظهارنظر او درباره نحوه مطلوب و منصفانه بودن این صورتها است. این کشورها دارای بازارهای سهام عادی و اوراق قرضه بزرگ و توسعه یافتهای هستند، مکانی که شرکتها مبالغ سرشار سرمایه را از آن گردآوری میکنند سطوح آموزشی بسیار بالاست و استفاده کنندگان اطلاعات مالی از خبرگی و مهارت بالایی برخوردارند.
این کشورها همچنین دارای تعداد زیادی شرکتهای بزرگ چند ملیتی هستند، برای مثال فیلیپس یک شرکت چند ملیتی هلندی و یونیلور یک شرکت انگلیسی- هلندی است که شرکت فرعی آمریکایی آن یعنی لور برادرز به تولید و فروش مواد شوینده و پاک کننده اشتغال دارد.
مدل کنتیننتال
کشورهای قرار گرفته در این گروه شامل اغلب کشورهای قاره اروپا میباشند. واحدهای تجاری در این کشورها دارای رابـطـه بسیـار نزدیکـی با بانکهایشان، که تأمین کننده اغلب نیازهای سرمایهای آنها هستند، میباشند. به طور کلی حرفه حسابداری در این کشورها نسبتاً ضعیف ارزیابی میشود، حسابداری مالی جهتگیری قانونی دارد و نحوه عمل حسابداری به احتیاط زیاد گرایش دارد.
حسابداری مالی عمدتاً به سمت نیازهای تصمیمگیری فراهمکنندگان سرمایه جهتیابی نشده است، بلکه معمولاً طـوری طراحـی میشود تـا الزامات تـحمیـل شـده دولتـی همانند مـحـاسبه مالیات بر درآمد را برآورده سـازد، از اعتبارهندگان حفاظت کند، یا نشان دهندۀ مطابقت با برنامه اقتصاد کلان دولت مرکزی باشد. کشورهای فرانسه زبان آفریقایی کم و بیش مدل حسابداری کنتیننتال را دنبال می کنند.
مدل آمریکای جنوبی ( تورمی )
سومین مدل شامل اغلب کشورهای آمریکای جنوبی است. به استثنای برزیل، که مردم آن به زبان پرتغالی صحبت میکنند، ملل این کشورها به زبان مشترک اسپانیایی صحبت میکنند. چیزی که مدل آمریکای جنوبی را از مدل انگلیسی- آمریکای و مدل کنتیننتال متمایز میسازد، استفاده مستمر از تعدیلات حسابداری بابت تورم میباشد. این کشورها تجربیات زیادی در سازگاری با تورم داشته اند و حسابداری آنها منعکس کننده این واقعیت میباشد. به طور کلی، حسابداری به سوی نیازهای برنامه ریزان دولت جهتگیری میکند و یکنواختی عمل بر واحدهای تجاری تحمیل میگردد. حسابداری مبنای مالیاتی، اغلب برای مقاصد گزارشگری مالی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
مدل اقتصاد مخلوط ( ترکیبی )
وقایع سیاسی ۱۹۹۰- ۱۹۸۹ در اروپای شرقی و شوروی سابق یک مدل حسابداری اختصاصی محیط خود را به وجود آورد که در صدد پاسخگویی به بقایای برنامه ریزی و کنترل اقتصاد دولتی بسیار متمرکز و نیز پاسخگویی به فعالیت های مؤسسات بازار مدار می باشد. در کشورهایی که این مدل کاربرد دارد، مؤسسات معمولاً در قالب سیستمهای حسابداری دوگانه عمل میکنند.
یک سیستم شدیداً بر سر فصل متحده الشکل حسابها و بودجه و اعتبارات تکیه دارد تا بدین ترتیب برای مدیرانی که با سیستم اقتصاد قبل از فروپاشی آشنایی دارند اطلاعات تولید کند، سیستم دیگر به سوی بازارهای سرمایه داری جهت گیری کرده و تلاش دارد تا با مدل حسابداری انگلیسی- آمریکایی (با تأکید خاص بر استاندارهای بین المللی حسابداری) برابری جسته و در صدد فراهم کردن اطلاعات، عمدتاً برای سرمایه گذاران، بانکداران و تحلیلگران مالی کشورهای سرمایهداری باشد. تطبیق این دو رویکرد نظری متفاوت با حسابداری مالی اگر غیرممکن نباشد، امری دشوار است.
در میان چالشهای انجام شده برای مدل اقتصاد مخلوط میتوان از مشارکتهای خاص، تعیین ارزش برای دراییهای مولد جهت خصوصی سازی واحدهای اقتصادی، ساماندهی حرفه حسابداری در سطح محلی و ملی، و کنترل بر توسعه و تکامل حسابداری نام برد. مرکز سازمان ملل متحد برای شرکتهای سهامی بین المللی، در امر پشتیبانی از مدل اقتصاد مخلوط نقشی فعال دارد.
مدل استانداردهای بین المللی
یک مدل نوظهور و متمایز از مدلهای پیشگفته را میتوان مدل استانداردهای بین المللی نامید که ریشه های آن در هماهنگی بین المللی حسابداری مالی، خصوصاً برای شرکتهای چند ملیتی و شرکت کنندگان بازارهای مالی بین المللی، نهفته است. با جهانی شدن بازارهای سرمایه، نهضت استانداردهای بین المللی مقبولیت بیشتری پیدا کرده است، به علت نفوذ عمده آمریکا در تدوین استانداردهای بین المللی، شباهتهای زیادی بین استانداردهای کمیته استانداردهای بین المللی(IASC) و استانداردهای هیأت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) وجود دارد.
هیأت استانداردهای بین المللی حسابداری
کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری (IASC) توسط سازمانهای حرفه ای حسابداری کشورهای استرالیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ژاپن، مکزیک، هلند، انگلیس، ایرلند، و آمریکا درسال ۱۹۷۳ میلادی تشکیل شد. در حال حاضر، ۱۳۳سازمان حسابداری از ۱۰۳ کشور در این کمیته عضویت دارند. اعضای این کمیته تعهد نموده اند تا با حداکثر تلاش نسبت به پذیرش استانداردهای کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری در کشورشان اقدام کنند.در سال ۲۰۰۱، این سازمان در پی تجدید سازمان نامش را به هیأت استانداردهای بین المللی حسابداری (IASB) تغییر داد.
- این هیأت (IASB) اصطلاح استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) را برای نام گذاری کل نماد استانداردهای بین الملی حسابداری معرفی نمود و استانداردهای بین المللی با اختصار IFRS تدوین و شماره گذاری میشوند. بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته با زیر ساخت محدوده حرفه حسابداری خود، از تمامی یا حداقل اکثر استانداردهای بین المللی حسابداری استفاده میکنند. برخی استانداردهای بین المللی حسابداری تجدید نظر شدهاند اما شماره قبلی آنها حفظ شده است. برای مثال استانداردهای ۵ و ۱۳ حفظ شده ولی تجدید نظر آنها در استاندارد شماره ۱ اعمال شده است.
- پس از تلاشهای قابل ملاحظه سازمانهایی نظیر سازمان جهانی کمیسیونهای اوراق بهادار (IOSCO) و پنج کشور (استرالیا، کانادا، نیوزلند، انگلیس، و آمریکا) و نیز IASB، استانداردهای IASB به عنوان استاندارهای مالی با کیفیت بالا ارزیابی شد. در این رابطه کشورهای اتحادیه اروپا باید استاندارهای بین المللی حسابداری را در گزارشگری صورتهای مالی تلفیقی شرکتهای خود از ابتدای سال ۲۰۰۵ رعایت نمایند. متشابهاً، بورسهای سهام آمریکا استانداردهای IASB را دربست و بدون تعدیل از سال ۲۰۰۵ پذیرفتهاند.بورسهای استرالیا و کانادا هم از این استانداردهای تبعیت مینمایند.
- تلاشهای چشمگیری در هیأت استانداردهای بین المللی حسابداری انجام شده است. در این رابطه IASB از طرفی به شدت از انعطاف پذیری و تعدد روشها و رویه های مجاز یک استاندارد کاسته، ولی از یک طرف دیگر الزامات افشا را افزایش داده است. در نتیجه به نظر میرسد استانداردهای بین المللی حسابداری از منظر هماهنگ سازی در حال نزدیکی کامل به استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) است.
- عامل دیگری که تأثیر کم ولی مثبت در نیل به سوی هماهنگسازی دارد استفاده از چارچوبهای نظری (مفاهیم گزارشگری مالی) در تدوین استاندارد است. IASB هم نظیر کانادا، انگلیس و استرالیا که به تبعیت از FASB اقدام به طراحی چارچوب نظری خود را دارا میباشد. این چارچوب نظری شباهت نزدیکی به چارچوب نظری آمریکا (FASB) دارد، اما فقط آن اهدافی که برای تمامی استفاده کنندگان معمول است مورد تأکید قرار گرفته است.
- در این چارچوب، مبانی اندازهگیری متعدد همانند بهای تمام شده تاریخی، بهای جایگزینی، ارزش خروجی و ارزش فعلی قرار دارد که بهای تمام شده تاریخی رایجترین خاصه اندازهگیری محسوب گردیده که با سایر خاصه های دیگر ممکن است ترکیب گردد (مثل اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش در مورد موجودی کالا).
سلام وقت بخیر
ممنون بابت اطلاعاتتون
حال اگر بخواهیم در کشور دیگری حسابداری انجام دهیم سخت نمیشود که روییه اون شرکت را بلد نباشیم ؟
ایران از کدام نوع حسابداری استفاده می کند و در کدام گروه قرار دارد؟