اصول شناسایی و اندازه گیری برای عناصر صورتهای مالی
در این قسمت به شناسایی و اندازهگیری عناصر صورتهای مالی میپردازیم (اصول شناسایی و اندازه گیری برای عناصر صورتهای مالی). آنچه از خاطرتان میگذرد در دو قسمت ارائه میگردد(۱) بحث در مورد اصل بنیادینی که اساس شناسایی تمام عناصر صورتهای مالی قرار میگیرد و (۲) بحث در مورد اصولی که بیشتر به طور خاص اساس اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری قرار میگیرند. علاوه بر این برخی اصول شناسایی و اندازهگیری را مورد بحث قرار میدهیم که بدیل هایی برای اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری هستند.
اصل بنیادین شناسایی(شناخت)
شناسایی عبارت است از فرآیند رسمی ثبت اثرات مالی یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر و شمول آن اطلاعات در صورتهای مالی به عنوان یک دارایی، یک بدهی، یک هزینه، یا نظیر آن. شناسایی هم شامل شناسایی اولیه (ثبت)یک قلم و هم شامل تغییرات متعاقب در مبلغ ثبت شده آن قلم میشود. با استناد به اصل بنیادین شناسایی، یک قلم که از یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر ناشی میگردد در صورتی که ضوابط زیر را برآورده سازد، باید شناسایی شود (در صورتهای مالی گزارش میگردد):
- قلم مورد نظر تعریف یک عنصر صورتهای مالی را در بر گیرد.
- قلم مورد نظر دارای خاصهای (صفتی) باشد که بتوان آن را به شکل قابل اتکایی در قالب ریال(واحد پولی)، اندازه گیری نمود.
- شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در یک عنصر صورتهای وجود داشته باشد. وجود شواهد رافع ابهام است. به عبارت دیگر، هر چه در مورد یک قلم، شواهد بیشتری وجود داشته باشد و هر چه کیفیت این شواهد بهتر باشد در مورد وجود، ماهیت و اندازه گیری آن قلم ابهام کمتری وجود خواهد داشت و آن قلم از اتکاپذیری بیشتر برخوردار خواهد بود .
ضوابط اندازه گیری و شناسایی عناصر صورتهای مالی
این سه ضابطه شناسایی در مورد تمام عناصر صورتهای مالی کاربرد دارند و مشمول محدودیت فزونی منافع بر هزینه ها قرار میگیرند. منافع مورد انتظار از شناسایی یک قلم باید از هزینههای مورد انتظار ارئه و استفاده از اطلاعات موردنظر بیشتر باشد. علاوه بر این، فقدان اهمیت، برخوردار اقتضایی و اثر بخشی هزینهها را توجیه میکند. توجه کنید چگونه این سه ضابطه شناسایی پیشگفته، به همراه محدودیت فزونی منافع بر هزینهها و آستانه اهمیت، خصوصیات کیفی و تعاریف عناصر را تکمیل کرده و به هم پیوند میدهند.
قبل از بحث پیرامون اصلهای مشخص تری که اساس اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری قرار میگیرند، باید بر ضابطه شماره ۲ شناسایی تعمق ورزیم ، زیرا ممکن است روشن نباشد منظور از واژه “خاصه” یا “صفت” در ضابطه ۲ چیست. خاصه یا صفت به ویژگی یک قلم اطلاق میگردد.
برای مثال خاصه های یک دارایی شامل حجم آن، رنگ آن، و وزنش میباشد استفاده کنندگان صورتهای مالی به خاصههای مالی نظیر بهای تمام شده تاریخی یا بهای جایگزینی جاری یک قلم علاقه مند هستنند.گرچه ضابطه شماره ۲ اجازه میدهد هر خاصهای گزارش شود. ولی خاصه منتخب باید به طور قابل اتکایی قابل اندازهگیری بر حسب ریال باشد.
اصول و مفاهیم تعیین سود بر اساس اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری
حال بعد از تشریح اصل بنیادین شناسایی و سه ضابطه آن، نوبت به بررسی اصول و مفاهیم خاصی که اصول اساس عمومی پذیرفته شده حسابداری قرار میگیرند، میرسد. این اصول در بخشهای فرعی زیر مورد بحث قرار میگیرند.
حسابداری تعهدی در مقایسه با حسابداری مبنای نقدی
هر چند عایدات یک شرکت و فعالیتهای عملیاتی مرتبط با آن، مستمراً صورت میگیرند، اما آنها به منظور ارائه اطلاعات مفید برای تصمیمگیری به موقع، در فواصل معین گزارش میشود. شروع و اتمام برخی فعالیتها ممکن است در یک دوره حسابداری صورت گیرد، حال آنکه سایر فعالیتها ممکن است برای خاتمه یافتن به دو یا چند دوره حسابداری نیازمند باشد.
برای مثال ممکن است یک نمایشگاه اتومبیل، صرفا در دوره حسابداری مبادرت به خرید نقدی چند اتومبیل، فروش آنها و وصول وجه آنها از خریداران نماید. حالت متصور دیگر این است که نمایشگاه مذکور در یک دورۀ حسابداری مبادرت به خرید نقدی چند دستگاه اتومبیل، در دورۀ دوم اقدام به فروش اتومبیلها و در دورۀ سوم مبادرت به وصول وجه نقد از خریداران نماید. به علاوه با وجودی که مکان نمایشگاه در یک دوره خریداری شده است، منافع اقتصادی را طی چندین دوره حسابداری در اختیار خواهد گذاشت.
اندازهگیری عایدات
در اندازهگیری عایدات که خود علایمی درباره جریانهای نقدی به همراه دارند، آیا درآمدها و هزینه ها باید بر مبنای جریانهای ورودی و خروجی نقدی گزارش شوند و یا بر مبنای مبادلاتی که در حال حاضر اتفاق میافتند و دارای پیآمدهای نقدی هستند؟ در این رابطه، حسابداری تعهدی به جای تمرکز محض بر دریافتها و پرداختهای نقدی، بر مبادلات و سایر رویدادهای اقتصادی که دارای پیامدهای نقدی هستند (بر جریانهای نقدی تأثیر میگذارند)، تمرکز و تأکید دارد.
در حسابداری تعهدی، مبادلات و سایر رویدادهای اقتصادی در هنگام وقوع، ثبت میشوند، بدین معنی که درآمدها زمانی گزارش (شناسایی) میشوند که کسب شده و میزان و زمان درآمد را بتوان به طور معقول برآورد نمود. هزینهها مطابق با اصل تطابق- گزارش و برای تعیین سود خالص از درآمد کسر میشوند. اما در مبنای نقدی درآمدها در زمان دریافت وجه نقد و هزینهها در زمان پرداخت وجه نقد، گزارش میگردند.
تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری مبنای نقدی در زمانبندی سود خالص است
به طور خلاصه میتوان گفت حسابداری تعهدی مبتنی بر جریانهای نقدی است اما مبادلات و سایر رویدادها به همراه پیامدهای نقدی آنها به جای گزارش در هنگام دریافت یا پرداخت وجه، در زمان وقوع مبادله گزارش میکند. حسابداری تعهدی از نقطه نظر تعاریف عناصر صورتهای مالی نیز نسبت به حسابداری مبنای نقدی رجحان دارد.
در حسابداری تعهدی، جریانهای نقدی مقدم بر فعالیتهای موجد عایدی مرتبط با آن اصطلاحاً پیش پرداخت (برای جریانهای خروجی وجه نقد) یا پیش دریافت (برای جریانهای ورودی وجه نقد) نامیده میشود.